راه بی پایان...

ساخت وبلاگ
هست نفس میکشه .. آرامش وقتایی ک خوابه و میتونی نفس کشیدناشو تماشا کنی... تپش های قلبش ...‌‌ مثل بقیه آدما  سطحی ترین قسمت پوست قفسه ی سینه ش رو میلرزونه ، میتونی توو سکوت بشنویش ‌... یا با دستات قلبشو لمس کنی ‌... یا حتا ببینی چجوری پوستش ضربان میزنه ...یا وقتی میخنده ‌‌... کنار گونه ش بین لپ و لباش خط خنده میفته ..وقتی چشاش میخنده ، دوسری خطای روی چشاش و زیر چشاش معلوم تر میشه فرفریاش که بیفته رو صورتش زندگی سخت میشه حقیقتن خنده های قشنگش وقتی مرواریداشو قاب میگیره زیباترین میشندونه اناری ک رو گونه داره ، زیباییشو چند برابر میکنه ، چون همیشه توو هر شرایطی خودشو ب رخ میکشه ..جای بوسه های معشوقه ش توو زندگیه قبلیش رو میپرستم .. نمیتونه انکار کنه ک با اونا چقدر زیبا تره درست شبیه نقاشی های قدیمی ... مژه هاش ک چشاشو دوره کردن ، توو بی کیفیت ترین عکسا ، از دور ترین فاصله ها ، هنوز به زیبا ترین حالت ممکن دیده میشن ... من میپرستمشون .و کلی چیزای دیگه ...از اینا ک بگذریم ، کلی موزیک بی کلام که درست شبیه اون سیب زمینی ک مامانا میندازن توو غذا ک تلخی و شوری شو بگیره , تلخیای زندگی رو گرفتن به خودشون و دارن بهمون گوش زد میکنن ک «ببین ، هنوزم قشنگ بنظر میاد همه چی» کلی موزیک ک یه دنیا حرف توو دلشون دارن .. و من حتا دلم نمیاد کوچیک ترینشونو با کسی شریک شم !کلی حرف و پیام عجیب و غریب ، آشنایی و خنده های از ته دل ...کلی گریه و عصبانیت ...کلی دلتنگی و دلگیری ...کلی جدایی و سکوت ...کلی عشق و محبت ...من همه چی دارم ولی تو رو ندارم ! + نوشته شده در جمعه سیزدهم اسفند ۱۴۰۰ ساعت 2:24 توسط خودم  |  راه بی پایان......
ما را در سایت راه بی پایان... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8roga992 بازدید : 142 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 0:46